سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خدایا! به تو پناه می برم از دانشی که بهره نمی دهد و از دلی که فروتن نمی گردد . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :43
بازدید دیروز :3
کل بازدید :18667
تعداد کل یاداشته ها : 51
103/8/26
7:32 ص

نام کوروش در قرآن

شاید یکی از افتخارات ما ایرانیان داشتن پادشاهی است که درقرآن از او به نیکی یاد شده است.
بله پادشاه دادگر و مومن ایرانی کوروش کبیر که از او در قرآن با نام ذوالقرنین و در تورات با نام عقاب شرق یاد شده است.
خداوند در قرآن کریم در سوره مبارکه کهف ضمن چند آیه نام شخصی از تاریخ قدیم آمده است که وی به ذی القرنین ملقب است. بین مفسرین و مورخین در مورد اینکه این شخص کیست اختلاف وجود دارد. این بخش از تفسیر نمونه جلد دوازدهم ص 542-552 اتخاذ شده است.
در این مورد سه گزینه مطرح می شود:
1- بعضی معتقدند او کسی جز اسکندر مقدونی نیست لذا بعضی او را اسکندر ذو القرنین می خوانند …
2- جمعی از مورخین معتقدند ذوالقرنین یکی از پادشاهان یمن بوده …
3- نظریه ای که ضمنا جدید ترین آن محسوب می شود همان است که دانشمند معروف اسلامی ((ابو الکلام آزاد ))که روزی وزیر فرهنگ هند بود ،در کتاب محققانه ای که در این زمینه نگاشته است آمده طبق این نظریه ذوالقرنین همان کوروش کبیر پادشاه هخامنشی است.
از آنجا که نظریه اول و دوم تقریبا هیچ مدرک قابل ملاحظه تاریخی ندارد و از آن گذشته نه اسکندر مقدونی دارای صفاتی است که قرآن برای ذوالقرنین شمرده و نه هیچ یک از پادشاهان یمن…
به همین دلیل گزینه سوم محتمل تر به نظر می رسد …

آیات قرآن پیرامون ذوالقرنین:
« و یسبلونک عن ذی القرنین قل سأتلوا علیکم منه ذکراً. انا مکنا له فی الارض و آتیناه من کل شیء سببا. فاتبع سببا حتی اذا بلغ مغرب الشمس وجدها تغرب فی عین حمثة و وجد عندها قوما. قلنا یا ذاالقرنین اما ان تعذب و اما ان تتخذ فیهم حسنا. قال اما من ظلم فسوف نعذبه ثم یردالی ربه فیعذبه عذابا نکراً و اما من آمن و عمل صالحاً فله جزاء الحسنی و سنقول له من امرنا یسراً ثم اتبع سببا حتی اذا بلغ مظلع الشمس وجده تطلع علی قوم لم نجعل لهم من دونها ستراً. کذلک و قد احطنا بما لدیه خبراً. ثم اتبع سببا. حتی اذا بلغ بین السدین وجد من دونهما قوماً لایکادون یفقهون قولاً. قالوا یا ذاالقرنین ان یأجوج و مأجوج مفسدون فی الارض فهل نجعل لک خرجا علی ان تجعل بیننا و بینهم سداً. قال ما مکنی فیه ربی خیر فاعینونی بقوة اجعل بینکم و بینهم ردما. آتونی زبر الحدید حتی اذا ساوی بین الصدفین ,. قال انفخوا حتی اذا جعله ناراً قال آتونی افرغ علیه قطرا. فما اسطاعوا ان یظهروه و ما استطاعوا له نقباً. قال هذا رحمة من ربی فاذا جاء وعد ربی جعله دکاء وکان وعد ربی حقاً »
خصایص کوروش کبیر(ذوالقرنین) در قرآن خلاصه آنچه در آیات از خصایص ذوالقرنین آمده این است:
1-مردی را که از پیغمبر پرسیدند ذوالقرنین نام داشته یعنی این نام یا لقب را قرآن از خود وضع نکرده بلکه آنان که در باره ی وی پرسیدند این نام را بر او اطلاق کردند و از این روی فرموده است « ویسبلونک عن ذی القرنین »
2-خدای او را ملک بخشیده و اسباب فرمانروایی و غلبه برای او مهیا کرده است.
3-اعمال بزرگی را که وی در جنگهای عظیم خویش انجام داده این سه امر است ؛ اول غربی - از بلاد خود به سوی مغرب متوجه گردید و تا جایگاهی که نزد او حد مغروب به شمار می رفت رسیده و در آنجا خورشید را بدانسان یافته که گویی در چشمه ای فرو می رود. دوم شرقی - و همچنان پیش رفته است تا به سرزمینی رسیده که آبادان نبوده و در آن قبایل بدوی سکونت داشته اند. سوم , به جایگاهی رسیده است که در آن تنگنای کوهی بوده است و از پشت کوه گروهی موسوم به یاجوج و ماجوج ساکن بوده اند که بر اهالی این سرزمین از هر سو می تاختند و به غارت می پرداختند و آنان مردمی وحشی و محروم از مدنیت و خرد بوده اند.
4-پادشاه در تگنای کوه برای حفظ مردم از دستبرد و غارت یاجوج و ماجوج سدی بنیان نهاد.
5- این سد تنها از سنگ و آجر ساخته نشد بلکه در آن آهن و مس نیز به کار رفت از این روی سدی بلند برآمد بدانسان که غارتگران از دستبرد بدان عاجز آمدند.
6- این پادشاه به خدای و به آخرت ایمان داشت.
7- پادشاهی دادگر بود و نسبت به رعیت عطوفت داشت , و هنگام کشورگشایی و غلبه قتل و کینه ورزی را اجزات نمی داد از این رو زمانی که بر قومی در غرب چیره شد پنداشتند که او هم مانند دیگر کشورگشایان خونریزی آغاز خواهد کرد ولی او بدین کار دست نبرد بلکه به آنان گفت: هیچ گونه بیمی پاکان شما در دل راه ندهند و هر یک از شما که عملی نیکو کند پاداش آنرا خواهد دید. با آنکه آن قوم بی یاور و دادرسی در چنگال قدرت او بودند با ایشان شفقت کرد وبه دادگری و نیکوکاری دل آنان را بدست آورد.
8- به مال آزمند نبود زیرا هنگامی که برای پی افکندن سد , مردم خواستند به گردآوری مال پردازند از قبول آن امتناع کرد و گفت آنچه را خدای به من ارزانی داشته مرا از اموال شما بی نیاز می کند لیکن مرا به قوت بازو یاری دهید تا برای شما سدی آهنین بسازم.